آب و آتش نسبتی دارند جاویدان
مثل شب با روز ، اما از شگفتیها
ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما
آتشی با شعله های آبی زیبا
آه
سوزدم تا زنده ام یادش که ما بودیم
آتشی سوزان و سوزاننده و زنده
چشمه ی بس پکی روشن
هم فروغ و فر دیرین را فروزنده
هم چراغ شب زدای معبر فردا
آب و آتش نسبتی دارند دیرینه
آتشی که آب می پاشند بر آن ، می کند فریاد
ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند
آبهای شومی و تاریکی و بیداد
خاست فریادی ، و درد آلود فریادی
من همان فریادم ، آن فریاد غم بنیاد
هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود
من نخواهم برد ، این از یاد
کآتشی بودیم بر ما آب پاشیدند
گفتم و می گویم و پیوسته خواهم گفت
ور رود بود و نبودم
همچنان که رفته است و می رود
بر باد
مهدی اخوان ثالث
سلام به دوستای گلم
دیروز مادرم عمل شد . روز بسیار بدی بود که هیچ وقت فراموش نمیکنم . دو پزشک به اتفاق هم عمل کردن . ۵ ساعت و نیم هم طول کشید . بعد از عمل با پزشکشون صحبت کرد م . ۴ تومور در شکم وجود داشته یکی پائین روده دومی بالای روده و سومی روی حالب کلیه و چهارمی در داخل معده !
تمامی تومورهای داخل روده و حالب رو بیرون آوردن و پیوند کردند . اما تومور داخل معده رو چون نمیتونسته عمل ادامه پیدا کنه و توان نداشته گذاشتن برای ۳ ماه بعد .
فعلا داخل آی سی یو هستند و تا ۴۸ ساعت باید اونجا باشن . بعد میان داخل بخش . امروز هم باید به اتفاق برادر بزرگم بریم مطب دکتر تا دقیقا از وضعیت فعلی و آینده ش سوال کنیم .
ببخشید اگه اومدید با این جملات بالا روبرو شدید . دلم نمیخواد امواج منفی از طرف خودم به سمت دیگران بفرستم .
بسیاری از مواقع قدر چیزایی رو که داریم و لحظه هایی رو که میگذرونیم نداریم و چه بد ، زمانی که بشدت بهشون نیاز پیدا میکنیم دیگه وجود ندارن .
اگه چیزی نمینویسم واسه اینه که حال و حوصله ندارم .
حتی حوصله انجام کار .
ترجیح میدم تو وب بگردم اما کار نکنم .
تمرکز لازم رو واسه گوش دادن به حرفای صد تا یه غاز آدمایی که اینجا تلفن میزنن یا حضوری میان رو هم ندارم .
ولی خب مشکلات من به کسی مربوط نیست و اونا گناهی ندارن باید مشکلاتشون رفع بشه . دارم اینکار رو هم انجام میدم اما با بی میلی و از سر وظیفه !
یه وقت اگه با یه همچین آدمایی روبرو میشید از کوره در نرید ( اگرچه که نمیشه ) سعی کنید همراهشون بشید تا کارتون انجام بشه . البته من نیازی به همراهی ندارم و وظیفه خودمو انجام میدم اما با بی میلی یعنی از کاری که انجام میدم لذت نمیبرم .
روز دوشنبه برای یه کار تبلیغاتی در مورد گوشی موبایل از شرکت تصویر برداری داریم . خدا بخیر بگذرونه با این حال و روز من !
بشدت در گیر بیماری مادرم هستیم .