محمد

کاملا شخصی و بی محتوا !!!

محمد

کاملا شخصی و بی محتوا !!!

باز کارناوال تاسوعا و عاشور در راهه . اینکه میگم کارناوال برای اینه که مردم تو خیابون راه میرن به هم شیرینی و شربت و .... تعارف میکنن . بیشتر اونایی که تا دیروز مشغول حق خوری و از کلّه مردم پلّه درست کردن و بالا رفتن از اون بودن ٬ بهیبت عزادار در اومده و از فرصت استفاده میکنن و مشغول دادن نزری و به رخ کشیدن مال و اموال خودشون و همچنین منتظر تشکرهای فراوان از سوی مردم میشن .
 یه جور بازیه  دیگه مردم دور هم جمع میشن خوش و بش میکنن ٬دختر خانومایی که تحت فشار سنگین خونواده هستند ٬ در این شبها از هفت دولت آزاد هستند ( باید از امام حسین ممنون باشن ) مردا فرصت پیدا میکنن از خونه در برن ٬ مداهان اهل صفا و پشت هم انداز کار و کاسبی خوبی دارن ٬ کلی برنج و گوشت و روغن خرید و فروش میشه ٬ گوسفند های بیچاره هم که در انظار عمومی خونشون به زمین ریخته میشه ٬ و خلاصه برکت از در و دیوار سرازیره .
از نظر من اعمال مسخره و خنده آوری یه . راستی علم کشا مواظب کمر شون باشن . وقتی دارن میچرخن و مردم براشون هورا میکشن ٬ از خود بی خود نشن . فردا کسی نیست کمرشون و درمان کنه . قمه زن های احمق هم مواظب سرشون باشن .
اگه  فلسفه این اعمال رو راجع بهش یه چیزایی میخوندن و به تاریخ برمیگشتن و یه خورد از زمان صفویه اطلاعاتی بدست میاوردن شاید از انجام این اعمال مسخره خنده شون میگرفت.
 یادآوری :
شخص امام حسین بسیار انسان محترمی هستند و اگر میدونست قراره چه اتفاقاتی پس از مرگش بیافتده ٬ شاید از تصمیم خودش برای دست آوردن حاکمیت بر مسلمین ٬ صرف نظر میکرد .
 

روزگار عجیبی ست نازنین

با خودم فکر میکنم که حق به جانب کیه؟

من یا شما یا اونا یا اون ؟ کدومشون ؟

همه مون حق داریم  مسیر زندگی مون رو خودمون انتخاب کنیم . مسئولیت خوب یا بدش هم به عهده خودمونه.

 نباید کاسه داغ تر از آش بشیم .

هر کسی مظروف به ظرف خودشه .

عوض کردن آدما یا به زعم بعضیا ایجاد تحول در دیگران جز با خواست و درک طرف  مقابل ،غیر ممکنه .

چه باید کرد ؟

همینه که هست !

یا بقول آذربایجانی ها : اله بو  دی  که  وار ( البته من ترک نیستم)

باید با همین شرایط کنار اومد .

نا گفته نماند که کنار اومدن با شرایط فقط و فقط در مورد طرفهای متقابل صادق هست نه اینکه با هر شرایطی  کنار اومد .

از اینکه بازم بعضی از جملات مربوط به هم نمیشه عذر خواهی میکنم .

مثل قرآن نوشتم . که هرچی معنی های  فارسی اون رو میخونی چیزی متوجه نمیشی! ( مذهبی های عزیز دل خور نشن . رابطه من با خدا خیلی دوستانه است . )  

نوش لبی هم‌نشین مرا


شد وقت مرگ نوش لبی هم‌نشین مرا


شد وقت مرگ نوش لبی هم‌نشین مرا عمر دوباره شد نفس واپسین مرا
با صد هزار حسرت از آن کو گذشته‌ام وا حسرتا اگر بگذارد چنین مرا
چون برکنم ز سینه‌ی سیمین دوست دل که ایزد نداده است دل آهنین مرا
گفتم به چشم عقل نیفتم به چاه عشق بستی نظر ز نرگس سحر آفرین مرا
در وعده‌گاه وصل تو جانم به لب رسید امید مهر دادی و کشتی به کین مرا
زان گه که با دو زلف تو الفت گرفت دل آسوده کردی از غم دنیا و دین مرا
با آن که آب دیده‌ام از سر گذشت باز خاک در تو پاک نگشت از جبین مرا
نازم خیال خاتم لعلت که همچو جم آفاق را کشید به زیر نگین مرا
داد آگهی ز خاصیت آب زندگی زهری که ریخت عشق تو در انگبین مرا
گشتم نشان سخت کمانی فروغیا یا رب مباد چشم فلک در کمین مرا

فروغی بسطامی

وجود لازم !

میفرمایند: وجودت برام لازمه !
آیا واقعا لازمه ؟ بعید میدونم.تصور میکنه که لازمه .
نمیتونم هر آنچه که در درون دارم فریاد بزنم . چه سخته بدونی و اما نتونی عکس العملی انجام بدی .
تعصب !!!!!!!!!!!
کلمه ای که هزاران معنی داره . گاهی اوقات معنی کوه رو داره گاهی هم کاه !
میگن روزی قائم مقام فرهانی در خلوتی مشغول گریه کردن بوده . شاه بهش میرسه میگه : اتفاقی افتاده و تو عزیزی رو از دست دادی که چنین بلند بلند گریه میکنی ؟ میگه خیر عزیزی از دست نرفته ٬ من برای جهالت مردم گریه میکنم !

دوستانی که مراجعه میکنند اگه میبینن پرت و پلا نوشتم و جملات به هم ربطی ندارند دلخور نشن و تو دلشون هم دری وری نگن. جملات بالا برای خودم کاملا واضح و روشن هست .