خوشبختانه مشکل مادرم حل شد و روز شنبه از بیمارستان مرخص شد . اشکال مربوطه به دیسک کمر میشه که صلاح نیست عمل بشه . درد شکمش هم خیلی خیلی بهتر شده . آخه یه زخم کوچولو تو روده ها بود که تو این مدت اونم رفع شد .
بازم ممنونم که جویای احوال بودید .
چند شبی هست که بخاطر مشغله کاری ساعت 2 میخوابم و صبح هم که ساعت 6:30 باید بیدار شم که بتونم ساعت 8 شرکت باشم .
داشتم فکر میکردم وقتی بحث طلاق میشه آمارای مختلفی از تعداد ازدواج و طلاق داده میشه . تو یه جایی خوندم از هر 10 ازدواج 4 تای اون منجر به طلاق میشه . نمیدونم اما شرایط واسه خانومایی که طلاق میگیرن خیلی بهتر نمیشه . همه مون میدونیم که تو جامعه ما مردها هستند که حکومت میکنند . نباید هم انتظاری باشه که توجامعه ای که تمام حکومت گردانها مرد هستند حق و حقوق مناسبی برای خانومها در نظر گرفته شه . صرف نظر از حق و حقوق ، متاسفانه بیشتر خانومایی که طلاق میگیرن اگر تو خونواده پدری مشکل مالی داشته باشن و خودشون هم چیزدر خور توجه ای نداشته باشن ( مالی ) دچار مشکلات بسیار زیادی میشن . بنظر من تا زمانی که تو خونه شوهر هستند یک مشکل دارند که اونهم یک مرد بد هست که اونم شدت و ضعف داره . اما به محض خارج شدن از زندگی مشترک سیل مشکلات که عمده اون مالی هست بر سر راه اونا قرار میگیره که واقعا حل کردن اونا با این اوضاع و احوال کار بسیار مشکلی یه . اول از همه مسکن و دوم درآمد . اگه شرایط به گونه باشه که هر دو این مشکلات حل شده باشه شاید 95% موضوع حل باشه و دیگه مشکل خاصی نیست میمونه یه سری مشکلات اجتماعی که اون هم خیلی مهم نیست و بستگی به خود طرف داره .
من فکر میکنم باید قبل از طلاق شرایط زندگی بعداز طلاق رو بطور واقع بینانه نگاه کنن و منافع خودشونو سبک سنگین کنن و هرجایی که منافع اون بهتر تامین میشد اون راه رو انتخاب کنن . نه واسه اینکه از دست یک شوهر بد خلاص شن بدون فکر فقط طلاق بگیرن .
البته اینو هم میدونم که تو بعضی از شرایط اونقدر عرصه به طرف تنگ میشه که حاضره تو خیابون بخوابه اما به خونه شوهر بد برنگرده .
همینطوری که به اطراف نگاه میکنم میبینم بیش از 90% اونای که طلاق میگیرن بعداز طلاق بشدت دچار مشکلات مالی میشن . دولت بی کفایت هم که توان حمایت از اونا رو نداره .
حقیقتش این موضوع طلاق بقدری پیچیده اس که نمیشه با چند جمله در موردش چیزی گفت . حرفم اینه که برای طلاق گرفتن باید برنامه داشت و همینجوری و باری به هر جهت خودشونو نباید تو دردسر بندازن . طلاق اصلا چیز بدی نیست و در زمان خودش لازمه که اینکار صورت بگیره اما با برنامه ریزی انجام بشه بنظرم میاد موفقیت آمیز هم باشه .
بقول یکیشون : بابا مگه من چند بار قراره زندگی کنم که حالاباید یه مرد اوزگل رو که اصلا دوسش ندارم و تحمل کنم .
قبول ، اما بدون برنامه ریزی برای زندگی بعداز طلاق فقط مشکلاتشونو بیشتر میکنن .
ببخشید اگه با این حرفای صد تا یه غاز اذیتتون کردم !
سلام با یک تبادل لینک کوچولو چطوری ؟ من لینک کردم
سلام
خوشحالم که حال مادرتون بهتر شده
در مورد طلاق هم اصلاْ از اسمش بدم میاد
و فکر می کنم این روزها اکثر مردم به همون راحتی که ازدواج میکنن طلاق میگیرن اونم به دلایل پوچ و واهی
درست مثل اینکه همسر رو به چشم یک وسیله ی منزل نگاه میکنند که باید هرچند وقت عوض بشه...
در پناه حق باشید
سلام آقا محمد
خوشحالم که حال مادر خوبه . انشاا... همیشه خوب باشندوشما هم زیرسایه ایشون.
درپناه حق
سلام آقا محمد
خوبید؟
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که حال مادرتون رو بهبوده و خطر جدی تهدیدشون نمیکنه:)
منم با صحبتهای شما موافقم ولی راستش و بخواهید اکثر آقایونی که همسرانشون و اذیت میکنند هم به این امر واقفند و تزشون اینه که انقدر اذیتش میکنم تا جونش دربیاد و خوب در خیلی موارد خانومه هم از بس اذیت میشه واقعا جونش در میاد ... شاید به همین دلیله که دخترای جدید دیگه صبر و تحمل مادرا و مادربزرگاشون و ندارند و با کوچکترین اذیت مرد فوری میرند سراغ طلاق... یه عمر دیدن اذیت و آزار مادراشون براشون بسه دیگه سر خودشون نمیذارند اون بلاها بیاد ...ولی متاسفانه همونجور که خودتون هم اشاره کردید... اگه دولت یک قانون درست و حسابی میذاشت و اجازه نمیداد اینقدر حق و حقوق زن پایمال بشه... شاید زوجین تا تقی به توقی میخورد کارشون به طلاق و طلاق کشی نمیخورد... از یه طرف آقا میدونه اگه زنش و اذیت کنه دولت چماق به دست بالا سرشه از یه طرفم زن میدونه اگه دیگه کارد به استخونش خورد میتونه راهش و جدا کنه و بره بدون اینکه در آینده دچار مشکل مالی بشه و .... (پارازیت... ای کاش مشکل یه خانوم مطلقه فقط مالی بود ... متاسفانه افکار منفی نسبت به یک خانوم بیوه صد هزار بار بدتر از مسائل مالیه و مشکلات و عواقب بعدیش خیلی دردسرساز تر از مساله پول میشه برا خانوم) ... به هر حال اینجا ایران است و کاریش نمیشه کرد:)
راستی یه چیزی و تا یادم نرفته بگم خدمتتون... اگر دوست داشتید گه گداری به اون یکی وب بلاگم هم سر بزنید... تازگیا اونجا مینویسم....
شاد و سرفراز ... در پناه حق باشید.
سلام
آقا محمد خوبید؟
دیدید بچه ها وقتی ناراحتند هی جیغ میزنند و دست و پاهاشون و میکوبونند زمین؟ الان من و تصور کنید که دارم جیغ میزنم و پاهام و میکوبم زمین :((((((((((((((((((((((((( آخه پس چرا آپ نمیکنید؟
حال مادر چطوره؟
شاد و پیروز باشید و در پناه حق.
چه دخترا می کشن خودشون واسه تو این همه نظر...؟۱!...
دختر جون یا پسر جون :
اینجا هیچکس خودشو واسه کس دیگه ای نمیکشه . دو سه تا دوست عزیز مجازی هستند که منم تک تک اونا رو دوست دارم و منم هر روز به وسایتشون سر میزنم . اونا هم متقابلا منت به من میزارن و اینجا میان اما مطمئن باشید حضور این عزیزان در اینجا نشانه خود کشی نیست . اگه قراره از طریق اینترنت کسی خودشو واسه کس دیگه ای بکشو که الان محیط اینترنت قتلگاه شده بود !