دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانا یا جان زتن بر آید .
در مورد شعر حافظ همونطوری که همه میدونن ۳ دیدگاه وجود داره . عده ای میگن حافظ هر چی گفته از عرفان بوده و در مدح خدا . کلماتی نظیر شراب ُ یار ُ عشق و همه و همه منظور خدا هست و چیزهایی که مربوط به خدا میشه . عده ای دیگه اعتقاد دارن شعر حافظ زمینی بوده و هیچ ارتباطی با ملکوت نداره . عده ای دیگه هم ترکیبی از هر دو شکل بالا رو به هش اعتقاد دارن .
من با نظر سوم موافقم . شعر حافظ ترکیبی زمینی و ملکوتی داره . یه محققی که در این مورد تحقیقات زیادی کرده و از استادن خودم در دانشگاه بود میگفت : هیچ مدرکی در مورد نحوه زندگی حافظ وجود نداره و حتی زندگی نامه درستی هم از ایشان در دست نیست . اما ایشان اعتقاد داشت چون حافظ در زمان یکی از حاکمانی زندگی میکرده که بشدت مذهبی بوده و خفقان بسیار زیادی در زمان اون حاکم در شیراز بوده ُ بسیاری از اشعار حافظ اصلا بوی مذهبی نداره و به نوعی ایشان با اشعاری که میگفته در حال مبارزه با این حاکم بوده و در بسیاری از اشعارش که نام از (( محتسب )) میاره منظورش حاکم وقته . مثلا شعری که در مورد بسته شدن میکده ها گفته هم در همون راستا بوده .
در هر حال من اون شعر بالا رو زمینی میدونم .
سلام با تشکر از زحماتتون اگر می خواهید در مورد:آیا قران از جانب خدا آمده است؟ و یا کاردستی محمد است؟ تناقضات قرآن و اشکالات علمی موجود در متن قرآن و زنان پیامبراسلام!!! و احادیث که نشانگر علم لا یتناهی ائمه!!!... بیشتر بدانید به این ادرس سری بزنیدwww.alcoran.blogsky.com
سلام
وبلاگ باحالی داری تبادل لینک میکنی؟
به عقیده ی من هم اشعار حافظ ترکیبی از عرفان و اشعار زمینی بوده که احساسات شاعر رو بیان می کرده .