محمد

کاملا شخصی و بی محتوا !!!

محمد

کاملا شخصی و بی محتوا !!!

بلاخره بعداز مدتها کمبود وقت و همچنین بی توجهی به سلامتی خود سرانجام به اپتو متریست مراجعه و واسه این چشمای مظلوم یه عینک سفارش دادم !.
یه چند وقتیه ماشین سواری رو تعطیل کردم و ماشین در اختیار خونه واده قرار گرفته تا یه خورده تکون بدم این لامسبو ( لا مذهب )البته چاق و چله نیستم  یه خورده ارث و میراث بهم رسیده به خاطره اونه که باید تحرک داشته باشم و الا خیلی زود باید اینجا واسه فاتحه خونی بیاید ! ( چقدر هم اینجا میان - از نظراتی که دادن معلومه ! - اصلاً مهم نیست چون من اینجا واسه خودم و یکی دو نفر آدم خاص مینویسم )  البته هنوز کوه رفتن جمعه صبحها تعطیل نشده اما دکتر فرمودند کوه به تنهایی کمه باید در کنار دارو ٬ تحرک بیشتری هم داشته باشی . به همین دلیل  ساعت ۱۹ که از شرکت بیرون میام از تخت طاووس تا آریا شهر پیاده گز میکنم . حدود ۳۵/۱ ساعت طول میکشه . تو این ترافیک من زودتر از روزهای معمول که ماشین میاوردم ٬ به خونه میرسم . 

جملات زیر همینطوری از ذهنه :

توقع ما از عزیزامون چیه ؟
توجه؟ ( نه بتنهایی توجه . نه )
دوست مون داشته باشن ؟ ( نه فقط دوستمون داشته باشن . نه )
کنارمون هم باشن ( نه فقط کنارمون باشن هم نه )
فقط تو باشی دیگران نباشن ( نه دیگران هم میتونن باشن )
تمام فکر وذکرش ما باشیم  ( نه بازم یه چیزایی هنوز کمه )
همه این چیزا باهم ؟ ( آره فکر کنم همه این چیزا با هم)

اصلا حق داریم از آدمها توقع داشته باشیم ؟
من فکر میکنم ٬ بله ٬ حق داریم .

صادق بودیم و هستیم .
دوستشون داشتیم و خواهیم داشت .
بهشون اعتماد داشتیم  .
دروغ نگفتیم و نخواهیم گفت .
دروغاشونو  بروشون نیاوردیم .
و....

حال فکر نمیکنید که حق داریم توقع داشته باشیم ؟


---------------------------------------------------------------------

این مطلب رو در وبلاگ (( مادمازل ) خوندم . اگرچه بسیار تلخه اما واقعیت محض هست . برام بسیار جالب اومد ٬ اینجا هم میذارم : 

زندگی ما پر از آدمه ، که همه تاریخ مصرف دارن ! من برای تو .... تو برای من ....

وقتی تاریخ مصرف من تموم شه باید برم .

ما تا ابد با هم نیستیم . من راه خودم رو میرم ... با تو یا بی تو .

تو یه مرحله قشنگی توی زندگی من . اما تموم میشی . چون رشد می کنی .

من هم برای تو تموم میشم .

موندن هر کدوم یعنی گندیدن !

من رو همین امروز که هستم بخواه . شاید فردا دیگه روز تو نباشه !

http://madmoiselle.blogsky.com/
نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 20 شهریور 1384 ساعت 11:29 ق.ظ http://payizan.blogsky.com


مادمازل پنج‌شنبه 24 شهریور 1384 ساعت 12:34 ب.ظ http://madmoiselle.blogsky.com/

سلام
من زیاد با این سیستم معامله کردن موافق نیستم.
اگر من خوبی میکنم به کسی ، به خاطر خوبی خودمه و خوب بودن من به هیچ عنوان دلیل نمیشه که از بقیه هم این انتظار رو داشته باشم. من معتقدم باید کاری رو کرد که فکر میکنیم درسته ... بدون در نظر گرفتن عکس العمل دیگران .

آنیتا سه‌شنبه 29 شهریور 1384 ساعت 04:28 ب.ظ http://Baroon.com

من وجود انسان تازه ای را به شما آموزش می دهم، انسانیتی جدید، که به آینده فکر نمی کند،
انسانیتی که با باید ها و نباید ها زندگی نمی کند، انسانیتی که هیچ غریزه ی طبیعی را منکر
نمی شود، انسانیتی که بدن را می پذیرد.
اوشو

مینو پنج‌شنبه 7 مهر 1384 ساعت 08:08 ب.ظ

با آنیتا و اوشو موافقم.

آنیتا یکشنبه 10 مهر 1384 ساعت 04:38 ب.ظ http://baroon.tk

سلام. اینجا خیلی وقته به روز نشده ...

قاصدک یکشنبه 10 مهر 1384 ساعت 11:53 ب.ظ

سلام
خوبی؟
تا اینجا اومدم گفتم یه سلامی هم بدم شما آپ نمی کنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد